تابستون

بعد از کنسلی دفا دیگه باید می رفتم تو فکر تابستون یه تابستون دیگه اونم تو این دانشگاه. 

ساعت های متوالی پشت اطاق معاونت برای گرفتن نامه خوابگاه تابستان. فعلا مجوز تا 20 تیر گرفتم . مارو از خوابگاه خودمون بلند میکنن میبرن خوابگاه1 .فردا اسباب کشی داریم خداا خودت کمک کن. و وضعیت فجیع خوابگاه تابستون اطاقای شلوغ 4 نفره. فعلا بدون کولر، آشپزی با اعمال شاقه، عصرا خرید رفتن و بدون سرویس وماشین و این راه طولانی که پیاده تا دم در بریم و با کلی خرید اعم از میوه و وسائل آشپزی.... و همه رو کول کنی و بیاری. محبوب درست تابستون پارسال ولی تو دفا کردی و دیدی که کار من به خاطر الطاف بی دریغ اساتید راهنما به تابستان دوم هم کشید و شاید سوم هم خواهد کشید. و از همه زیباتر گربه های تابستون که از شدت گرسنگی به  نون خالیه تو هم رحم نمی کنن و هم سفره تو می شن.  

 

مردم چشمم به خون آغشته شد                           در کجا این ظلم بر انسان کنند

نظرات 2 + ارسال نظر
کوتلاس چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ق.ظ

فاطمه جونم منو درغم خودت شریک بدون. من میدونم که چقدربده یوگای دفاع بگیری و بعدش کنسل بشه واگه با ظلم این اتفاق بیفته صدهابرابر بدتر وباوضعیت تو هزاران برابر بدتر.زبانم قاصرهاز همدردی باتو.ولی وظیف من اینه که به تو روحیه بدم اما بااین کارایی که استادا میکنن دیگه از دست منم کاری برنمیاد.کاش کارنداشتم تابستون باز میومدم پیشت شاید شریک غماتون میشدم. منو ببخش توروتنها گذاشتم. خیلی دوست دارم. امیدوارم با لیلا تحملتون زیادباشه .

سلام ممنونم تو همیشه به من روحیه می دادی منو ببخش که سر جریان دکترات نتونستم باهات همدردی کنم می خواستم بهت زنگ بزنم ولی خودت گفته بودی این کارو نکنیم به هر حال ممنونم امیدوارم تو هم مشکلت زوتر حل شه دوست خوب من

کوتلاس چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:32 ق.ظ

راستی یادم رفت بگم این شعرآخرت منو حسابی خندوند.درمیان گریه خنده کردنه

دیگه تو موقعیت های سخت ادم بعضی شعرا یادش میاد که واقعا مناسب حالشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد