همه چی .....

سلام 

هیچ خبری نیس امن و امون. روزای تکراری و مثل هم. ظاهرا همه چی آرومه. چه قدر خاطره با این آهنگ دارم چرا یهو یادم اومد.؟حامده تو بیشتر گوشش میدادی. اون تابستون دوم خوابگاه توی پارک دانشگاه شبی که هندونه برده بودیم چقدر دلت تنگ بود اینو گذاشتی چهرت کاملا یادمه. خدا رو شکر که همه مشکلاتت حل شد .

نظرات 2 + ارسال نظر
ژوپی پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ب.ظ

سلام
خوبی
من چقدر به این بلاگای شما سربزنم ببینم اژ نکردین. صد سال یبار میاین یه چیزی مینویسین. بابا حداقل بیا از امیر حسین بنویس، از عرفان و ... کاش زودتر بیای کرج. منم ترم بعد یکشنبه ها بعد از ظهر کرج کلاس دارم. تو کی کیای؟
میتونیم همدیرو ملاقات کنیم

سلام قربون شکلت برم به خدا خیلی با مرامی. آفرین بهت تبریک میگم دیگه یه استاد درس حسابی شدی هم دکتر ژوپی و هم استاد ژوپی. مایه مباهات ما دوستا. من که قرار نیس بیام. اون قضیه هم در حد حرف بود و کان لم یکن اعلام شد و رفت. بذار همونایی که از اول نور چشم بودن بمونن و ما هم در پستوهای سرد و تاریک خونه هامون بمونیمو بپوسیمو بمیریم....خیلی دلم پره قد اینجا تا کره مریخ. بذار مهر وموم بمونه.
راستی میگم میل یاهومو که گفتی درسش کردی درس نشده مثل قبله. هنوزم کانتکتای آنو نشون نمیده.

لیلا چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ

سلام فاطمه جان.خوبی؟یادش بخیر...منم خاطره یادم.بیشتر یاد اون روزی میفتم که استخر توی سلف برامون گذاشت و درد دلش رو برامون گفت..خدا کنه که مشکلش حل بشه..و مشکل همه ما حل بشه.

سلام نارنینم به خدا خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم تو هم اومدیو بهم سر زدی. کار من خیلی وقتا فک کردن به خاطراته. درد دلتو خوندم راس میگی همش درسته.حستو درک میکنم. یاد اونا هم که گفته بودی به خیر. دلم واسه استخر هم خیلی تنگ شده خدا کنه مشکلش زوتر حل شه. خاطرات خیلی خوبی از بودن باهاش دارم و اینو مدیون دوستی تو با اون می دونم. چه دخترای نازنینی : تو لیلی من- ژوپی- محبوب- استخر- خدیج- پریسا- مرضیه- حامده -عشوه - یوزارسیف- عسل خوانسار..... به خدا قسم لنگه هاتون از خوبی و صفا و معرفت هیچ کجای دنیا پیدا نمیشه.
همه رفتن کسی دورو برم نیست.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد