در ادامه

دیگه امروز کارهام تموم شد. نزدیک ۲هفته ای بود اینجا بودم پیش پریسا. دیدار دوستا و بچه های قدیمی به جز ضدحال دزدی در کل ریکاوری خیلی خوبی بود. ژوپی رو هم دیدم و این منو خیلی خوشحال کرد. مینا هم دفاع کرد و این وسط هم قسمت شد قم و جمکران با دانشگاه برم. اینجا انگار همه چیه پارسال در حال تکرار شدن بود بچه های پایا ن نامه دار و استرس ورود به ترم ۶. خیلی گناه داشتن واقعا زندگی یه دکمه ی ریپیته همین. فردا عازم ولایتم .

نظرات 2 + ارسال نظر
ژوپی سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

سلام
زود گوشیتو وصل کن. منو بیخبر نزار. حداقل از طریق نت اخبارتو میگییریم. سلام برسون. خوش بگذره و موفق باشی. خوشحالم کردی بهم سرزدی.

سلام گلم منم خیلی از دیدارت خوشحال و مسرور شدم. گوشیم وصل شده اگه خبر قابل ذکری باشه حتما میام مینویسم

ژوپی چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 ب.ظ

زودباش بیا آپ کن

عزیز دلم اومدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد