تکنیک

دیروز رفته بودم پژوهشکده ژنتیک دانشجوهای هم رشته ای خودم اونجا زیاد بودند وقتی که در مورد کارشون و تکنیک هایی که بلد بودن صحبت می کردند احساس کردم که هیچی از اونا کم ندارم.آزمایشگاه های اونا خیلی خیلی مجهز بود بنج های پر از مواد و وسائل و ساده ترین چیزهایی که ما اینجا با سختی و زحمت به دست می آوردیم اونا براشون هیچی نبود . خوشحال بودم چون منم توی ازمایشگاه دانشگاه از صفر شروع کردم وسائل و امکانات رو با چنگ و دندون گیر میاوردم از تهیه روش کارو و سفارش و خرید مواد آزمایشگاه تا ست آپ کردن روش ها همه به دوش خودم بود ولی حالا دیدم که با همه این کمبودا چیزی از اونایی که تو این مراکز کار میکردن وهمه این امکانات رو داشتن کم نداشتم. ولی ای کاش جایی بود تا این توانایی ها به کار گرفته میشد.

نظرات 3 + ارسال نظر
محبوبه سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ

سلام فوته من خوبی؟ خدا کنه خونه رفتی از احوالاتت منو بی خبر نذاری. بهت گفتم براش دعا می کنم همون دعایی که برای خودمون می کنم اونم شریکه فکر کنم اوضاع بهتر بشه.دلم برات یه ذره شده بعضی وقتها خیلی دلم هوات رو می کنه این رو جدی می گم. و آرزو می کنم کاش هنوز در خابگاه بودم.

منم آرزوم دیدار توئهُ خیلی دلتنگ میشم

ژوپی سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:46 ب.ظ

ای قربون تکنیک و مهارتات... بالاخره اون دوران سخت باید یه چیزی به تو اضافه میکرد. حالا این تازه اولشه مطمئن باش چیزایی بیشتری بدست میاری. اینا اجر صبریست کز آن شاخه نباتت دادند. خوشحالم کم نیاوردی. الهه تکنیک...به موقع تواناییاتم مورد بهره برداری قرار میگیره

ممنون تو همیشه به من انگیزه دادی و کماکان میدی تورو خدا حمایتتهای عاطفیتو قطع نکن

محبوبه پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:50 ب.ظ

خواهش می کنم بیا آپ کن یه خبری از خودت بزار.

گلم اگه خبر قابل ذکری باشه حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد